بسم الله الرحمن الرحیم
این اولین باریه که دارم میخندم
آروم آروم، میخوام که چشمهامو ببندم
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
مداح: حاج محمدرضا بذری
هیئت یا فاطمه الزهرا سلام االله علیها (بیت الزهرا سلام الله علیها بابل)
شب سوم محرم 1396
مدت 10:11، حجم: 8.91 مگابایت
نمایش فایل جهت پخش یا دریافت با کیفیت اصلی
متن: (در ادامه)
این اولین باریه که دارم میخندم
آروم آروم، میخوام که چشمهامو ببندم
خبر رسید بابا داره میاد به خونم
خوابشو دیدم، اینجا منتظر نشستم
نیستی و خاطرات افتاده به جونم
فکر نکنم تا فردا صبح زنده بمونم
میخوام برات گریه کنم ولی میدونم
حرمله میخواد زجر رو بندازه به جونم
میزنه باز تو گوشم، من آخ روبروشم
غش اگه کردم عمه، خودت بیار به هوشم
مهمون داره برام میاد کنج خرابه
تو خواب بهم میگفت بذار رباب بخوابه
روم نمیشه ببینمش حالا که دیگه
شیرخوارهای نداره و لالا نمیگه
این زن و بچه شب و روز غصه میخوردند
نمیدونی ما رو کجاها که نبردند
ماها که سایهمون رو آفتاب ندیده
خودت بگو جای ما مجلس یزیده؟
...
گفتم که موهامو نکِش، مویی نمونده
لگد به من نزن که پهلویی نمونده
از شهر شام بدم میاد، بزم حرام بدم میاد
از ازدهام بدم میاد
به عصمت سکینه از، بزم حرام بدم میاد
من از طناب بدم میاد، از اضطراب بدم میاد
از خندههای حرمله، جلو رباب بدم میاد
فکر نکنم، خوب بشه این کبودیها
چقدر بدم میاد من از، محلهی یهودیها
پس کی میرسی، هی تا دم در میرم
کی میرسی، خیلی بابا دلگیرم
کی میرسی، دیگه دارم میمیرم
آروم آروم از طبق بیا کنارم
سر رو سرت بذارم
حرفها برا تو دارم
چند شب بابا یه ذره نون نخوردم
اسمت رو که میبردم
همش کتک میخوردم
آه دیگه از دست خودم کلافهام
زحمتو باید کم کنم اضافهام
دختر خوش قیافه بودم حالا
هیچکی خوشش نمیاد از قیافهام.