بسم الله الرحمان الرحیم
بمیرم برات بابا که تشنه لب اومدی
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
مداح: حاج محمدرضا بذری
هیئت یا فاطمه الزهرا سلام االله علیها (بیت الزهرا سلام الله علیها بابل)
شب سوم محرم 1399
مدت 07:32، حجم: 6.06 مگابایت
مشاهده نماهنگ بخشی از روضه در آپارات
متن: (در ادامه)
بمیرم برات بابا، که تشنه لب اومدی
روزام خوب نمیبینم، گذاشتی شب اومدی
بمیرم چقدر شکسته شدی
چقدر زخمه گونهات شبیه منه
چقدر صورتت بهم ریخته و
این آثار از نیزه افتادنه
شاید خرابه جای خوبی نباشه اما
اینجا که بهتر از اون کنج تنوره بابا
ببین سوخته معجرم، شکسته گل سرم
تو *زجرو حلال نکن، من از شمر نمیگذرم
یه جوری منو، زدن بی هوا
چنان زد که چشمام دیگه تار میدید
تا گفتم نزن، سرم داد زدو
هلم داد، موهامو بابا بد کشید
خیلی دلم گرفته، فکری به حال من کن
ای بی کفن بمونو، دخترتو کفن کن
لباسای تنم پاره، توی موهام پر خاره
کتک خوردم همش گفتم، یتیمی دردسر داره
دارم میمیرم از سر درد، چه دادی زد سرم نامرد
توی دستاش هرچی بود، به سمت صورتم پرت کرد
چه صورتی چه گونهای، نه عزتی نه خونه ای
تنم کبود، دلم شکست
زخم منو کسی نبست
چشام بارونی مثل تو، پیشونیم خونی مثل تو
خرابه جایی خوبی نیست واسه مهمونی مثل تو
خرابه بالشتش خشته،به خاک تیره آغشته
توی خیلی خاکی اما برای دخترت زشته
شاید هنوز گرسنه ای، آخ نکنه که تشنهای
هرشب سرت دست یکی، انگشترت دست یکی
نه واسم بال و پر مونده، نه مویی روی سر مونده
ببین بعد از چهل منزل، چی از ما چند نفر مونده
برامون ننگه این کارا، بریم تو بزم می خوارا
غرور عمه جونم رو شکوندن توی بازارا
[...]